مبین فرفری

امروز ظهر با عمه مرضیه دستی به خونه کشیدیم تا که بعدازظهر با خیال راحت بریم برای خرید چرخ خیاطی بابا علی که از اداره اومد در حال تدارک دیدن سفره نهار بودیم که  زلزله وارد آشپزخانه شد و رفت سمت سبد خوراکیهایش که زیر آبگرمکن به دیوار آویزان بود. ناگهان دیدم که زلزله در حال چپه شدن از روی چهارپایه ست.به سمتش رفتم بین زمین و هوا گرفتمش اما یه لحظه شوکه شدم!که این چیه به سر و رویم می باره که همه جا داره خیس میشه و آب همه جا روبرداشته؟     سرمو که بلند کردم دیدم ای دل غافل این زلزله از لوله آبگرمکن آویزوون شده که لوله شکسته. خندیدم و داد زدم بابا علی فلکه آب رو ببن...

میخوای باور کن   میخوای باور نکن،این تصویرواقعی است.داشتم آشپزی میکردم صدایی اززلزله وآبجی ثنا(دختر عمه مبین که 12روز ازش کوچیکتره )خبری نیست سریع اومدم دیدم بله آقابرای اینکه آب بازی کنه چهار پایه رو ازداخل حموم برداشته خودشو رسونده تو روشویی آبجی ثنا هم دنبالش. خدا رحم کرده مگه نه؟                                                      ...

...

                     ضمن تشکر از مدیریت وبلاگ و همه نی نی هایی که به ما رای دادند      این عکسو انتخاب کردیم برای ویترین نی نی های شگفت انگیز ...

مبین جان از بس که شیطونی م یکنی بابا علی گفته موهاتو گلت میکنم شما هم تصور کردی این شکلی میشی داری زار زار گریه میکنی .         ...

این عکسو من یعنی خاله مینا برای مبین جان گذاشتم تو وبلاگش ،که ببینید مبین شکموی من تو خونه خاله مینا کجا رفته میوه بخوره !!! اخه مبین جان اونجا جای میوه خوردن بیا بیرون پسر   ...