مبینمبین، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

مبین فرفری

روز تعطیل

1390/10/28 12:19
نویسنده : مامان مبین
580 بازدید
اشتراک گذاری

 

پنجشنه دایی مجید ،هلیاو زن دایی با خاله زینب عمو محمد آمدن خونمون خیلی خوش گذشت مخصوصا به مبین و هلیا

                     دوچرخه بازی 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  اینم یه جور تماشای کارتونه

بنیامین اولین دوست مبین

                 تاحالا بستنی قیفی ،اول از تهش خوردید؟

 

هر دو با هم شروع کردند به خوردن مبین یکیشو تموم کرده بود اون یکی هم نصفه بود که با بنیامین عوض کرد .

کاش تو غذا خوردن هم این جوری شیکمو بودی.

 

 

 

عمو حمید دستت درد نکنه

خیلی حوصلت سر رفته بود هوا هم سرد بود نمیتونستیم بریم بیرون مجبور شدیم خونه بازی کنیم سیب رو با نخ از سقف آویزون کردم شروع کردیم به بازی خیلی خندیدیم بابا جون هم آمد تو بازیمون، این گازکنده هم بابازده .بعد از این بازی رفتیم سراغ بازیه پرش از رویه چیزی،مثلا یه دستمال گذاشتم زمین خودم و بابا  چند بار پریدیم و تو هم تکرار کردی یا مثل کانگورو ،خرگوش راه میرفتیم ،خدارو شکر که همسایه پایینمون نبود چون وقتی ما میپریدیم خونه مثل زلزله تکون میخورد



 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله فشمی
18 دی 90 23:03
خاله قربونت بره شیطون من زلزله 8ریشتری. آفرین که سر مامان وبابارو گرم کردی مبین جونمبوسسسسسسسسسسسسسسس


چه گرمی در حد سوختن گرم میکنه
مامان آرینا
19 دی 90 1:21
همیشه شاد و سلامت باشی عزیزم.
فهیمه مامان پرهام
21 دی 90 18:21
خسته نباشین مامانی می بینم که مبین جون هم مثل پرهام ما کارتون می بینه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مبین فرفری می باشد