سیسمونی ماهان جون(پسر خاله)
٢٧ /11/ 90بابی جون آمد دنبالمون رفتیم خونه خاله جون
کلی برای خودت ریاست میکردی باهمه وسایل یکی دوبار بازی کردی .
هواسمون نبود ندیدیم چجوری سوار رورؤک شدی،یاد بچه گیات افتادی.
دستتو بکش کنار بچه
داشتم عکس میگرفتم که پریدی ماشینو برداشتی.
برای خودتون کلی بازی میکردید
این بادکنکها بالنه و تو بالنها کلی خوراکی بود برای مهمون کوچولوها بود.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی